post

سفرنامه لائوس (۱)

سفرنامه لائوس

سفرنامه لائوس را که شروع کردم به نوشتن ، برای خودم همه چیز مجددا تداعی شد. قبل از این که فراموش کنم ، از آژانس پلیکان پرواز آسیا باید تشکر کنم. این آژانس به عنوان مجری تخصصی تورهای جنوب شرق آسیا ، بهترین تور را برایمان فراهم کرد.

مقدمات سفر

بیست و دو سالگی ازدواجمان بود. منتظر فرصتی بودم که این همه سال خوشی را کنار همسرم جشن بگیرم. ما سختی ها و شادی های بسیاری را با هم تجربه کرده بودیم. با توجه به بودجه و تمایلمان ، آژانس پلیکان پرواز آسیا ، لائوس را بهمان پیشنهاد داد. البته دوست داشتیم در کنار لائوس ، به کامبوج و ویتنام هم برویم که ، این سفر از بودجه ما بالاتر بود.

برنامه ریزی

نهایتا برنامه سفر ما چهارده روز شد. سفر به بانکوک در ابتدای سفر و بعد سفر به لائوس و سپس بازگشت به تایلند. فصل سفر ما ، لوسیزن بود.

برای شروع ، ابتدا برای ویزای تایلند اقدام کردیم . بلیط و هتل رزرو شد. بچه ها را به اقوام سپردیم و چمدان را بستیم . روز شروع سفر به فرودگاه رفتیم.

پرواز به سمت بانکوک

ارز مسافرتی را فراهم کردیم . عوارض خروج از کشور را هم پرداختیم و پروازمان به سمت بانکوک شروع شد. برای رسیدن به نونگ خای که مرز لائوس و تایلند است، باید با قطار رهسپار می شدیم. قیمت قطار مناسب تر بود. اگر شانس می آوردیم ، برای همان شب می توانستیم بلیط قطار به نونگ خای بگیریم. اگر نه برای فردا باید بلیط می خریدیم. من همیشه اهل ریسک کردن بودم. به امتحان کردنش می ارزید.

دلارها را در فرودگاه چنج کردیم . سیمکارت هم خریدیم که اینترنت داشت. سیمکارتی که خریده بودیم ، حتی در وین تیان هم آنتن می داد.

 رسیدن به نونگ خای

با یک بررسی متوجه شدم که بهترین قطار برای رسیدن به نونگ خای، خط ۶۹است. هشت شب از بانکوک به نونگ خای رهسپار شدیم که ساعت ۷ صبح رسیدیم. ما بلیط کلاس دو خریداری کردیم که قیمت مناسب تری داشتند. تخت های بالایی ارزان تر بودند. تخت ها در یک ردیف قرارداده شده بودند.

گشت و گذار در بانکوک

تا شب زمان زیادی داشتیم . برای گذراندن زمان به مرکز خرید ترمینال ۲۱ رفتیم. طبقات مرکز خرید ، به سبک کشورهای مختلف ساخته شده بود. یک طبقه ژاپنی ، یک طبقه فرانسوی و … . وسایل را در بخش امانات قرار دادیم و به بازدید رفتیم. ناهار را در سلف سرویس خوردیم  انصافا عالی بود. بستنی هم به عنوان دسر خوردیم.

برای گشت و گذار راحت تر، کفش تابستانی از دستفروش ها خریدیم. به ایستگاه قطار رسیدیم و منتظر ماندیم.

 قطار به سمت نونگ خای

قطارمان به ایستگاه رسید. ساک و وسایل را تحویل دادیم و سوار شدیم. تختها به شکل صندلی روبروی هم قرار داده شده بودند. بعد از مدتی که قطار به راه افتاد، تخت ها برای خواب مهیا شدند. متاسفانه قطار سه ساعت تاخیر داشت . به نونگ خای رسیدیم . برای اینکه کمی سرحال شویم ، قهوه گرفتیم . برای رفتن به لائوس ، پماد ضد حشرات خریدیم . شما هم حتما خریداری کنید. با توک توک به گذرگاه مرزی رهسپار شدیم. ویزا را با صحبت کردن گرفتیم. متاسفانه به دلیل تشابه اسم ایران و عراق ، برای گرفتن ویزا زمان گذشت. ولی به ایرانی ها ویزا می دادند.

مراحل صدور ویزا یک ساعتی زمان برد.

ورورد به لائوس

از طریق آژانس پلیکان پرواز آسیا ، هتل پونه پوسوت را رزرو کرده بودیم. در عین حالی که هتلی مناسب است ، قیمت خوبی داشت. به هتل ترانسفر  شدیم. هتل خیلی تر و تمیز بود.

به اتاق رفتیم. استحمام کردیم و کمی استراحت. وین تیان شهری دیدنی است. پایتخت کشور لائوس و قطب اقتصادی آن. شهری کوچک است . اما جاذبه های بسیاری دارد.

شروع کردیم به پیاده روی ، به رستورانی فرانسوی رسیدیم. با آنکه قیمت غذاهایش ارزان نبود. اما بسیار خوشمزه بود. پس از ناهار به پارکی رفتیم که کنار رودخانه بود. در پارک ، بازار سنتی هم بود. کلی صنایع دستی رنگارنگ در این بازار بود. لباس های قیمت های گرانی داشتند . چون وارداتی بودند. اما شال های بسیار زیبایی داشتند که دستباف بودند. حتما از آنها خرید کنید.

دیدار معابد و رفتن به شهر لوانگ پارابانگ

صبح روز بعد ، به دیدار معابد و اماکن باستانانی وین تیان رفتیم . جاذبه های گردشگری وین تیان ، همین معابد هستند. دیدنی های وین تیان را در یک روز می توان دید. وقت اضافه آورده بودیم . به موزه یادگار جنگ ویتنام رفتیم . به معبدی رفته بودیم که درختی بسیار تنومند در آن بود. در آنجا یک هنرمند آمریکایی بود که سیاه قلم می کشید و چه هنری داشت. غرق لذت شده بودیم.

به لوانگ پرابانگ رسیدیم

شب ساعت ۲۱ از وین تیان به سمت لوانگ پرابانگ براه افتادیم. صبح زود به لوانگ پرابانگ رسیدیم. درست است که فاصله بین دو شهر در حدود ۴۵ کیلومتر است. اما تا صبح طول کشید. همسفرانمان تعدادی جوان بودند. به لطف حضور آنها ، جو اتوبوس بسیار شاد بود. تا مدت ها سرگرم بودیم و به کارهایشان می خندیدیم. صبح که به ترمینال رسیدیم ، برای خودمان کمی خوراکی خریدیم.

  لوانگ پرابانگ

لوانگ پرابانگ ، شهر باستانی لائوس است. این شهر تحت حمایت سازمان یونسکو قرار گرفته است. ساخت و ساز در خارج از محیط شهر ، ممنوع است. تا به حال شهری به این حد آرام ندیده بودم . آب و هوای لوانگ پرابانگ کوهستانی و خنک است.

توک توک کرایه گرفتیم و به میدان اصلی شهر رفتیم. هتلمان در لوانگ پرابانگ ، ویلا ماری نام داشت. هتلی کوچک و بی نهایت زیبا بود. خدمه بسیار محترم و مودب بودند و مهربانی می کردند. صبحانه مان را در بالکن هتل صرف کردیم. هتلمان کنار رودخانه بود. از دیدن منظره بی نهایت لذت بردیم.

 

گشت در لوانگ پرابانگ

لوانگ پرابانگ شهر کوچکی است. مشابه وین تیان ، گشت و گذار در آن آنچنان طول نمی کشید. در گوشه و کنار شهر ، معابدی بودند که راهبان در آن مشغول عبادت بودند. شهر بسیار آرام و ساکت بود.

صبح زود راهبان راه می افتادند و از مردم صدقه دریافت می کردند. صدقه ها در واقع غذا بودند. اگر بیشتر از نیازشان از مردم صدقه دریافت می کردند ، به فقرا خیرات می کردند. خوانده بودم که برنج و شکلات بهتر است. با همسرم صبح زود روز بعد ، شکلات بردیم و صدقه دادیم.

ناهار را خوردیم . غذاهایشان گاهی باب میل نبود. همسرم بیشتر تخم مرغ و کالباس خورد. اما من غذایی گیاهی خوردم که فوق العاده بود.

شاپینگ استریت لوانگ پرابانگ

مشهورترین خیابان لوانگ پرابانگ ، شاپینگ استریت نام دارد. در انتهای خیابان ، بازاری سنتی وجود داشت . انواع دکه های غذا وجود داشت. قیمت هایشان بسیار مناسب بود. غذاهای غربی و لائوسی در آنها به فروش می رسید.

موزه تاریخ لائوس هم در همین خیابان وجود داشت. موزه در گذشته ، قصر پادشاه بود. معبدی در حیاط برای عبادت وجود داشت. در امتداد خیابان ، معبد دیگری هم بود.

روی رودخانه لوانگ پرابانگ ، دو پل وجود داشت که برای عبور و مرور از آنها ، باید هزینه پرداخت می کردید.

محل تقاطع دو رودخانه لوانگ پرابانگ ، بهترین جایی بود که دیده بودم . غروب بی نظیری داشت. فضایی رمانتیک به وجود آورده بود.  متاسفانه بر اثر طغیان رودها و سیلاب ، پل ها هر سال آسیب می دیدند.

 تور مکونگ دلتا

ساعت ۷ صبح کنار اسکله جمع شدیم . سوار قایق شدیم . روی رودخانه مکونگ به راه افتادیم . نسیم خنکی می وزید. یک ساعت روی رود بودیم و به تماشای پرندگان مشغول شدیم. به روستای کوچکی رسیدیم . در آنجا مردمان محلی طرز بافت شال ها را آموزش می دادند. تعدادی شال زیبا خریدیم. یک ساعت در روستا بودیم و به سمت غار بودایی که روی صخره ای بود رفتیم . باید چند هزار پله را بالا می رفتیم تا به غار اصلی برسیم.

سپس به دهکده ای رفتیم که از فیل ها نگهداری می کردند. ناهار را در آنجا خوردیم . برنج و مرغ و غذای گیاهی سفارش دادیم. بعد از غذا سوار فیل عظیم الجثه ای شدیم که تجربه ای عجیب بود. وقتی از فیل پیاده شدیم ، برای تشکر از فیل تعدادی موز دادیم تا بخورد.

ساعت شش عصر به هتلمان بازگشتیم.

 بازگشت به بانکوک برای رفتن به چیانگ مای

بهترین ره برای رسیدن به بانکوک پرواز بود. چون بتوانیم بیشتر در بانکوک باشیم و خرید کنیم. چیانگ مای شهری قدیمی و غنی است. برای توریست ها این شهر حسابی شناخته شده است. شهر چیانگ مای در ۷۰۰ کیلومتری بانکوک در شمال تایلند واقع شده است. آب و هوای چیانگ مای ، معتدل و بارانی است. غالبا این شهر خنک است. اما در تابستان بسیار گرم است.

در چیانگ مای هتل ها، رستوران ها و تفریح گاه های ارزان و خوب زیاد است. شهری است که غذاهای بسیار خوش طعم دارد.

قسمت قدیمی شهر در مرکز واقع شده است. جذابیت تاریخی بسیاری دارد.

هتلمان ، گریس هوز بود. هتلی بسیار خوب با مهمان نوازی مثال زدنی.

گشت و گذار در چیانگ مای

در این شهر معابد مذاهب مختلف وجود داشت. خیلی شهر جالبی است. مردم با فرهنگش با صلح در کنار هم زندگی می کنند.

برای گشت و گذار ، موتور کرایه کردیم. نقشه ای فراهم کردیم که به همه جا سر بزنیم.

با موتور به معابد مختلف سر می زدیم . راهبان چیانگ مای ، مسن بودند. در یکی ازمعابد ، ورورد خانم ها را ممنوع کرده بودند. نمی خواستم داخل شوم اما همسرم اصرار کرد که برو . رفتم و عکس گرفتم. داخل معبد چیز خاصی نبود. اما ورود خانم ها به علتی ممنوع شده بود.

شب هنگام به نایت بازار رفتیم . قیمت کالا انصافا بسیار پایین بود. رقص های محلی در آن انجام می شد. موسیقی زنده نواخته می شد. دنیایی بود برای خودش.

با موتور به همه جا سر زدیم . به معابد مختلف ، دیوار باستانی هم رفتیم.

 قبیله گردن درازها

قبیله گردن درازها ، برمه ای هایی بودند که بنا به دلایلی به تایلند مهاجرت کرده بودند.

لیدر میگفت ، این رسم ، بنا به دلیل محافظت در برابر حیوانات یا زیبایی زنان به وجود آمده است. زندگی مردمان این قبیله بسیار ساده بود. آنها به پیشرفت های خاصی دست پیدا نکرده بودند. از راه صنایع دستی امرار معاش می کردند. شال های دستباف زیبایی می بافتند که خریدیم.

پس از آن به سمت غاری راه افتادیم . در غار ، تعدادی ساختمان و معبد هم بود. در راه قطعات سنگی به شکل حیوانات بود که پای آنها، نذورات قرار داده بودند. از یک جایی به بعد دیگر امکان ادامه مسیر نداشتیم. ناهار خوردیم و به چیانگ می بازگشتیم.

بازگشت به بانکوک و ایران

سه روز در چیانگ می بودیم . وسایل را جمع کردیم . با اتوبوس VIP به سمت بانکوک به راه افتادیم. اتوبوس بسیار مجهز بود. با چای و قهوه ازمان پذیرایی می شد. در مسیر برای شام توقف کردیم. پس از ده ساعت به بانکوک رسیدیم. به فرودگاه رسیدیم و رهسپار ایران شدیم.

 

post

سفرنامه سریلانکا (۱)

سفرنامه سریلانکا

برای تجربه یک سفر خوب به آژانس پلیکان پرواز آسیا سر زدیم. پس از مشاوره با کارمند فروش آژانس ، تور سریلانکا را انتخاب کردیم. از آنجایی که به جنگل و طبیعت علاقه مند هستیم. آژانس پلیکان پرواز به ما سریلانکا را به عنوان مقصد معرفی کرد.

زمانی را که برای سفر به ما پیشنهاد دادند ، بهمن ماه بود. سفری برای مدت ۷ شب و ۸ روز. مبلغ تور برای من و همسرم و فرزند شش ماه ام ، بسیار مناسب درآمد. آژانس پلیکان پرواز را از طریق یکی از آشنایان که با این آژانس تور فیلیپین رفته بود می شناختیم .

سفرنامه سریلانکا – انتخاب پرواز

از میان ایرلاین هایی که به سمت سریلانکا پرواز دارند ، فلای دبی را انتخاب کردیم. هم ساعت پروازش مناسب بود. هم قیمت به صرفه ای داشت. برای غذا و نوشیدنی در داخل هواپیما ، هزینه جداگانه دریافت می کردند. قیمت ساندویچ ها در منو ، مناسب تر بود. از قبل برای فرزندم ، ساندویچ خریداری کرده بودم . انصافا بسیار خوب شد که خریده بودم . سفرنامه سریلانکا – شروع سفرمان

ساعت نه صبح در فرودگاه بین المللی شیراز بودیم. کارهای خروج از کشور را انجام دادیم. راس ساعت  پرواز انجام شد. به فرودگاه دبی رسیدیم . گیت ۷ ، پرواز فلای دبی به سمت کلومبو بود. صندلی های هواپیما بسیار خوب و بزرگ بود. ساعت ۲ بامداد به فرودگاه کلومبو رسیدیم. فرودگاه کلومبو ، نسبتا کوچ بود . اما پروازهای بسیار نشسته بودند. برای دریافت ویزا ، به بخش صدور ویزا مراجعت کردیم. از صرافی هم روپیه سریلانکا را چنج کردیم .

 

سفرنامه سریلانکا – به هتل می رویم

بعد از اینکه از فرودگاه سیم کارت گرفتیم و آن را شارژ کردیم. برای ترانسفر به دنبالما آمدند. ویلای ما در نگمبو قرار داشت. نام ویلایمان Lovely Villa بود. ویلایی که دو طبقه داشت . اتاق های ویلا وسواس گونه تمیز بود. حیاط زیبایی هم داشتیم. استراحت کردیم.

سفرنامه سریلانکا – روز اول :

نگمبو – کورونگالا – دامبولا – سیگیریا

ساعت ۸ صبح از خواب بیدار شدیم و برای صرف صبحانه رفتیم به حیاط. حیاط ما رو به باغ های نارگیل و انبه بود. روی درختان و بوته ها ، انواع پرنده و سنجاب را می توانستیم ببینیم. صبحانه مان ، آبمیوه ، املت ، میوه های استوایی، کره و مربا ، چای محلی، سوسیس و نان و عسل بود. شیر و قهوه هم سرو شد. عجب طعمی داشت این صبحانه. در آن فضای سبز و زیبا ، این طعم هیچ وقت فراموشمان نمی شود.

عزیمت به سمت سیگیریا

لیدر پیشنهاد داد که تور سافاری را انتخاب کنیم. ما در مسیر سیسگیریا بودیم. پیشنهادش را نپذیرفتیم. رانندگی در جاده های سریلانکا ، مهارت خاصی می طلبد. جاده ها باریک هستند و دو طرفه. رانندگی ها تعریفی نداشت اما تصادفی هم وجود نداشت. جاده ها بسیار سرسبز و بی نظیر بودند. در کنار جاده فروشگاه های بسیار وجود داشت. در مسیر هوا ابری شد و باران هم آمد. نهایتا یک مسیر ۱۲۰ کیلومتری بطرز شگفت انگیزی ، چهار تا پنج ساعت طول می کشد. زیبایی جاده ابدا شما را خسته نمی کند. واقعا اینهمه زیبایی را باید خودتان ببینید.

سفرنامه سریلانکا – مردمان سریلانکا

علاوه بر زیبا بودن طبیعت کشور سریلانکا ، مردمان بسیار خوبی هم دارد. مردمان سریلانکا خونگرم و مهمان نواز و مودب هستند. در این مدت، صدای بلندی از کسی نشنیدیم. دعوایی وجود نداشت. مردمان آرام و آرامش طلبی هستند. به هیچ عنوان مزاحم کسی نمی شوند. خوش رو و خوش خنده هستند هر چند فقیر هستند. آنها با توریست ها با مهربانی و خوشرویی برخورد می کنند.

به شهر گوارنگولا رسیدیم

حوالی ظهر به گورانگولا رسیدیم. به تماشای معبدهای هندوها رفتیم. این معبدها کنار دریاچه واقع شده اند. در مسیر معبد از جنگل های زیبا و سرسبز و دریاچه و رودخانه ها گذر کردیم. چه مناظر بدیعی . انگار نقاشی بودند. هندوها اعتقادات جالبی دارند. به معابد رسیدیم . کلی عکس یادگاری گرفتیم. با میوه های خوشمزه استوایی پذیرایی شدیم.  چقد خوب بود طعم این میوه ها.

به دامبولا می رویم

برای دیدن معبد طلایی باید به دامبولا می رفتیم . این معبد بسیار برای سریلانکاییها مقدس و عزیز است. معبد دارای غارهای متعدد است. و تعداد ۱۵۷ مجسمه بودا در آن قرار داده شده است. بهحدی این معبد اهمیت دارد که در ۱۹۹۱ سازمان یونسکو، این معبد را به عنوان میراث ماندگار ثبت کرد. برای ورود به داخل معبد باید بلیط می خریدیم. مجسمه ها بالای کوه هستند و باید از کوه بالا بروید. برای رسیدن به مجسمه ها، می بایست از راه پلکانی بالا می رفتیم. هوا بارانی بود و به لطافت مسیر اضافه می کرد. پسرم هم پا به پای ما می آمد و ابراز خستگی نمی کرد.

درون معبد طلایی

به حرمت ورود به معبد می بایست کفش ها درمی آوردیم. بقیه مسیر باید با پای برهنه طی می شد. ۶ غار یا بیشتر را دیدیم. در هر کدامشان ، مجسمه های بودا قرار داشت. هر کدام حالتی خاص از عبادت را داشتند. در مسیرمان ، میمون های کوچک و بازیگوش سر به سر زائران می گذاشتند. پسرم از دیدن آنها بسیار ابراز خوشحالی می کرد. نکته ای که باید یادتان باشد ، هنگام عکس گرفتن، نباید پشت شما به هیچ مجسمه ای باشد . بودایی ها اگر ببینند ، بسیار ناراحت می شوند و تذکر می دهند.

به پایین آمدیم و برگشتیم .

سفرنامه سریلانکا – روز دوم :

صخره سیگیریا

ساعت ۸ صبح به دنبالمان آمدند تا به صخره سیگیریا برویم. سریع رسیدیم. این صخره از مکان  های تاریخی سریلانکاست و به عنوان میراث جهانی ثبت گردید. اهمیت این صخره به حدی است که سمبل توریسم کشور سریلانکاست. این صخره در قرن ششم میلادی بنا به دستور شاه کاسیاپا ساخته شد. او برای ممانعت از یورش برادرش این صخره را ساخت. قلعه در میان باغ های متعدد قرار گرفته است. کاخی درون آن در زمینی به وسعت یک هکتار بنا شده است. منظره این صخره بی اندازه زیباست. بخش ورودی قلعه بهصورت شیر است. بر روی سنگی در ابتدای مسیر، چنگال شیر تراشیده شده است. ورودی را پرداختیم . ورودی برای مردمان هند و پاکستان و بومی ، نیم بها محاسبه می شد. از ورودی ، پله های کوچک تا بالا وجود دارد. برای ورود به صخره سیگیریا ۱۲۰۰ پله ناقابل وجود دارد.

عزیمت به سمت کندی

در سیگیریا گرممان شد. بستنی خریدیم و بازگشتیم. ساعت ۱۱ بود که به سمت کندی به راه افتادیم. از لیدر خواستیم ما را به مزرعه ادویه جات ببرد . البته او پیشنهاد داد تا بری جیپ سواری و قایق سواری اقدام کنیم که نپذیرفتیم. با مراحل کشت و عمل آوری قهوه و دارچین و روغن نارگیل و فلفل آشنایی پیدا کردیم . برای پذیرایی از مسافران و گردشگران چای و شکلات آوردند. طعم چای ، طعم عجیب تندی بود. به فروشگاه رفتیم . قیمت اجناس و محصولات واقعا بالا بود. نشد که چیزی بخریم.

ناهار را در مسیر خوردیم. رستوران سلف سرویس بود. برنج و خورش محلی و سبزیجات پخته ارایه می شد. انتخابمان ، خورش محلی و مرغ بود.

بعد از ناهار به کارگاه رنگرزی رفتیم. فروشگاهی در کنار کارگاه بود که تمایلی به خرید نداشتیم.

دیدار از کندی

به کندی رسیده بودیم . ۲ ساعت به ما زمان دادند تا رقص محلی مردمان را ببینیم. آنها لباس هایی شاد و سنتی می پوشند. طبل می نوازند و سپس می رقصند. بعد از آن هم آتش بازی و پیاده راه رفتن بر روی آتش را دیدیم.

به سمت بازار کندی به راه افتادیم. گشتی زدیم و شام خوردیم . دو شب در کندی اقامت داشتیم . با آنکه از بازار چیزی نخریدیم اما از فروشگاه ها بالاخره خرید کردیم.

اقامت ما در کندی ، هتل chaminrich بود. ویلا بسیار تمیز و زیبا بود. کارکنان بسیار خوشرو و مودب بودند. هر کدام از اتاق های ویلا رنگ خاص خود را داشت. در گوشه و کنار ویلا ، عتیقه های جالبی گذاشته شده بود. تراس ما رو به رودخانه قرار داشت. در هوای خاص آن عصر ، چای می نوشیدیم و از زیبایی طبیعت لذت می بردیم.

سفرنامه سریلانکا – روز سوم

صبح را با صدای طبیعت از خواب بیدار شدیم. صبحانه مان را در اتاق به سمت رودخانه چیده بودند. صبحانه مان از برنج و سوپ و سبزیجات پخته ، کره و مربا و تخم مرغ و نان ، لوبیا و آبمیوه بود.

برای تماشای باغ گیاهشناسی پرادنیا راه افتادیم. در این باغ گونه های بسیاری از گیاهان سرزمین سریلانکا کشت می شود. زیبایی باغ در کنار رود ماهاولی دوچندان شده بود. درختان زیبا و متنوعی را در این باغ می توانید ببینید. بعضی از درختان را آدمهای مشهور و سیاسی کاشته اند. برای ورود به باغ ورودیه پرداختیم . دو ساعت و نیم در باغ چرخی زدیم و برای ناهار به جایی به اسم S&P رفتیم. ناهار شامل مرغ کامل ، ساندویچ ، لامپاریس ( برنج و سبزیجات و تخم مرغ و مرغ و ادویه فراوان ) و نوشیدنی بود.

معبد دندان مقدس

معبد دندان مقدس ، یکی از مشهورترین معابد بودایی هاست. نام آن در  زبان محلی دالادا ماگی گاوا است. بنا به اظهاراتشان ، دندان مقدس بودا در آنجا نگهداری می شود. برای ورود باید کفشهایمان را در می آوردیم. موزه ای در معبد بود که بدن فیلی بزرگ و مومیایی شده در آن وجود داشت. ورودیه را پرداختیم و حدود یک ساعت در معبد چرخ زدیم.

ساعت حدود ۵ به سمت ویلا به راه افتادیم . کمی استراحت کردیم و به سمت بازار کندی رفتیم. آنجا کمی زیورآلات و ساری خریدیم.

به ویلا برگشتیم و استراحت کردیم .

سفرنامه سریلانکا – روز چهارم :

عزیمت به سمت نواراالیا

فاصله بین کندی و نوراالیا ۸۰ کیلومتر است. در مسیرمان ، آبشارهای بسیار زیبایی دیدیم. در کنار آبشارها توقف کردیم وعکس یادگاری گرفتیم. در راه عسل شیره درخت و آب کینگ نارگیل خریدیم. سپس به سمت کارخانه تولید چای رفتیم. مراحل تهیه چای را دیدیم. از ما پذیرایی کردند. در کنار کارخانه ، فروشگاه چای هم بود که البته قیمتشان بالا بود.

ویلای ما در نواراالیا Lourdes inn نام داشت. آب و هوای نوراالیا متفاوت بود. کمی خنک تر بود . به این شهر ، لقب بریتانیای کوچک را داده بودند. برای دیدن باغ ویکتوریا رفتیم. دفتر پست قدیمی و دریاچه نواراالیا از دیدنی های نواراالیا هستند. معبدی هم دارد که نتوانستیم آن را ببینیم. تفریح های آبی دریاچه ، قایق سواری است که بسیار لذت بردیم.

به بازار رفتیم و کمی ادویه خریدیم. به هتل بازگشتیم

سفرنامه سریلانکا – روز پنجم :

لیپتون سیت و شهر ایلا :

ساعت ۹ صبح بود که از نواراالیا به راه افتادیم . در مسیر سیپتون سیت ، بهشت واقعی را تجربه کردیم . مسیر بسیار پرپیچ و خم بود. مناظرش بدیع و سرسبز بود. جاده عرض کمی داشت و ما توک توک کرایه کرده بودیم. مزارع چای در تمامی مسیر قابل رویت بود.

به لیپتون سیت رسیدیم و ورودیه را پرداختیم . کمی استراحت کردیم و زیباترین عکس ها را گرفتیم.

ظهر به ایلا رسیدیم. شهرت ایلا به خاطر آبشارهای فوق العاده اش است. ویلای ما در منطقه پارک جنگلی قرار داشت. اسم ویلای ما ، THE WILD HEAVEN بود. ویلا اتاق های بزرگ و استخر و مناظر زیبا بود.

سفرنامه سریلانکا – روز ششم :

پارک یالا :

پنج و نیم صبح از خواب برخاستیم. سوار جیپ سافاری شدیم . به سمت پارک YALLA راه افتادیم . آفتاب برنیامده بود و هوا بسیار خنک بود هنوز. ساعت شش و نیم صبح وارد پارک شدیم . حیواناتی چون فیل ، گراز ، گاومیش ، انواع پرنده ، کروکودیل را دیدیم. از هتل برای صبحانه، خوراکی آورده بودیم. آنجا صبحانه را خوردیم و ساعت ۱۰ صبح از پارک بازگشتیم.

عزیمت به سمت هیکاداوا :

ظهر به سمت هیکاداوا حرکت کردیم. ساعت ۱۷ بود که به گاله رسیدیم. هوا نسبتا شرجی شده بود. در گاله به دیدن فانوس دریایی و قلعه تاریخی رفتیم. قلعه گالا بسیار بزرگ و باستانی است. دیوارها آن عریض بودند و هنوز هم مستحکم.

اسم هتل ما در هیکاداوا ، کرونا به معنی تاج بود. شهر هیکاداوا ، شهری ساحلی است. هتل ما هم در کنار ساحل بود. کارکنان هتل بسیار خوشرو و مهربان بودند.

شهر هیکاداوا برای موج سواری بسیار عالی است. گردشگران بسیاری برای موج سواری به این شهر میآیند.

سفرنامه سریلانکا – روزهفتم :

عزیمت به سمت پامونگاما

ساعت ۱۱ بود که دنبال ما آمدند تا به سمت پامونگاما برویم . در مسیر که بودیم ، به محل وقوع تسونامی رسیدیم. در آنجا یادبودی برای کشتگان این حادثه تلخ ساخته بودند. متاسفنه هنگام رخ دادن این اتفاق ، قطار با کلی مسافر نیز دچار حادثه شده بودند. از طرف ژاپن ، مجسمه بودای بسیار بزرگی برای جلوگیری از روی دادن چنین حادثه ای ساخته شد.

در میانه راه ، به فروشگاه صنایع دستی چوبی رفتیم . لیدرمان گفته بود که قیمت ها مناسب هستند. ما هم دست خالی برنگشتیم. تعدادی مجسمه فیل و مجسمه صورت تراشیده خریدیم.

 

سفرنامه سریلانکا – روز هشتم :

رفت به کلمبو برای خداحافظی

صبح ساعت ۸ از خواب برخاستیم . صبحانه را خوردیم و به ساحل رفتیم. گشتی زدیم و به هتل برای عزیمت به سمت کلومبو برگشتیم. ساعت ۱۱ بود که دنبالمان آمدند.

کولومبو شهری شلوغ است . پر ترافیک و پر از معطلی . به تماشای معبد زیبای Gangaramaya vihara رفتیم. معبدی منحصر بفرد بود. جو متفاوتی داشت. معبد در کنار دریاچه بیرا بود. معبد دارای دو تالار بود. یکی از تالارها ساختمان اصلی معبد بود و دیگری تالاری بود که راهبان دور هم جمع می شدند. معبد Gangaramaya vihara حدود ۱۲۰ سال عمر دارد. نقاشی ها و مجسمه های جالبی در آن وجود داشت.

سپس به پارک Viharamahafvi و بازار پتا هم رفتیم. ناهار را خوردیم و به سمت فرودگاه به راه افتادیم .

پرواز به سمت شیراز

ساعت ۹ شب به فرودگاه رسیدیم . با آرامش به همه کارهایمان رسیدیم . روپیه هایی را که داشتیم به دلار چنج کردیم . به سمت شیراز به راه افتادیم و این سفر زیبا تمام شد.

سخن آخر

دوست دارم ، شما هم نکاتی را که من آموختم را بدانید. این نکات حتما به کار شما خواهد آمد.

  • خیلی مراقب پولهای همراهتان باشید. هیچ وقت پولها را با هم و در یک جا قرار ندهید.

  • غذاهای سریلانکایی خوشمزه و پر ادویه اند. اما ارزان قیمت هستند.

  • در مجموع بهداشت سریلانکا مناسب است.

  • لازم است با خودتان کرم ضدآفتاب ، کلاه ، چتر ، کیسه پلاستیکی همراه داشته باشید.

  • قبل از سفر از آژانستان همه اطلاعات را بپرسید . با اطلاعات کافی و برنامه ریزی به سفر بروید.

  • جاذبه های سریلانکا بسیار بسیار زیاد هستند. سعی کنید به بهترین نحو به دیدارشان بروید.

  • در سریلانکا مشکل زبان انگلیسی نخواهید داشت. مردمان سریلانکا بسیار خوشرو و خوب هستند.

  • داروخانه در سریلانکا سر راهتان بسیار است. نگران نباشید.

 

post

سفرنامه تایلند (۱)

سفرنامه تایلند

اواسط تابستان بود که تصمیم گرفتیم برای سفر به تایلند برویم . اما خوب برای بودجه بندی ، تصمیم گرفته شد که برای تعطیلات نوروز به تایلند سفر کنیم.

سفرنامه تایلند – دلیل سفر شما چیست ؟

هر کسی برای سفر به تایلند دلایل خودش را دارد. یکی از ما می گفت که می دانیم قطب شکم گردی جنوب شرق آسیا است. یکی دیگر می گفت مردمان مهمان نوازی دارد. جوان و جاهل ترمان هم که دلیلی داشت که به درد مسافرت خانوادگی نمی خورد !

اما دلیل من برای سفر به تایلند ، دیدن کرابی و سواحل بی نظیرش بود. من بارها عکس هایش را در اینترنت دیده بودم و عاشق رفتن به آن سواحل را داشتم . دوست داشتم در کنار ساحل ریلکس کنم .

انتخاب مقصد

بعد از کلی بحث درباره مقصد و شنیدن نظر همه و رسیدن به اجماع. نتیجه آن شد که ابتدا به کرابی برویم و سپس به بانکوک.

انتخاب آژانس مسافرتی

خوب حالا پنجاه درصد راه را رفته بودیم . دیگر نوبتی هم که باشد نوبت انتخاب کارگزار است. امروزه گوگل کردن نیازهایمان یه راه ساده است. در جستجوهایمان ، متوجه قدمت کاری آژانس پلیکان پرواز آسیا شدیم . خوب با توجه به حسن شهرت این آژانس  ، نشانی آن را به دست آوردیم و برای صحبت درباره تور به آنجا رفتم.

انتخاب خط هوایی برای سفر

آنطور که متوجه شدم برای رسیدن به تایلند، خطوط هوایی ماهان ، قطری ایرویز و امارات ایرویز بهترین گزینه ها بودند. خوب نتیجتا ، تصمیم گرفتم بین دو خط هوایی قطر ایرویز و امارات ایر ویز یکی را انتخاب کنم.  اما در پاییز خطوط هوایی تای ایرویز راه اندازی شد در ایران که از تهران به سمت بانکوک مستقیم پرواز می کرد. خوب چی بهتر از آن؟

برنامه ریزی برای تور

آژانس پلیکان پرواز چندین پیشنهاد برای سفر داد. نهایتا چیزی که به نظرم بهتر آمد این بود که در تاریخ ششم فروردین ماه از تهران به سمت کرابی برویم و دوازدهم فروردین ماه از کرابی به بانکوک برویم . شانزدهم فروردین هم از بانکوک به تهران بازگردیم.

 آذرماه که قیمت بلیط های تای ایرویز مناسب تر بود ، بلیط ها را گرفتیم. بعدها شنیدم کمتر از یک هفته پس از خرید بلیط ها ، قیمت ها افزایش داشته است . حسابی شانس آورده بودیم.

قرار شد که اسفند ماه برای صدور ویزاها اقدام کنیم. خبردار شدیم تا دهم اسفند ماه ، صدور ویزای تایلند رایگان انجام می شود. صدور ویزاها ۴ روز کاری زمان برد.

انتخاب هتل

ازمن پرسیدند برای هتل ها چه چیز مد نظرمان است. من گفتم برای کرابی ، می خواهم حتما کنار ساحل باشد . برای بانکوک هم نزدیک بودن به منطقه پراتونم. با بررسی سه هتل کرابی من جمله ، هتل Sand Sea Resort و phra nang inn به انتخاب رسیدم. هتل  phra nang inn را انتخاب کردم . چرا در خود کرابی بود. روبروی هتل ، دریا بود.

برای اقامت در بانکوک هم ، دو هتل در محله پراتونم نشانم دادند .هتل های True Siam Rangam و Le Tada Parkview . هر دو هتل در مرکز شهر واقع شده بودند. به پاساژها و مراکز دیدنی بانکو حسابی نزدیک بودند. کمی انتخاب هتل بانکوک سخت تر بود. نهایتا هتل Le Tada Parkview را انتخاب کردم.

شروع سفر

پنجم فروردین ماه ، عوارض را پرداختم و ارز هم برای سفر خریدم.

ساعت ۶ عصر ۶ فروردین ماه در فرودگاه حاضر شدیم . تشریفات فرودگاهی به راحتی انجام شد. اما پرواز با تاخیر نیم ساعته انجام گرفت. برای غذا ، شامی که شیرین مزه بود برایمان سرو کردند. عجیب است این همه تمایل به غذاهای شیرین در جنوب شرق آسیا.

روز اول سفر در تایلند :

ساعت ۷ صبح به فرودگاه رسیدیم . کمی طول کشید تا گیت پرواز به کرابی را پیدا کنیم. نیم ساعتی طول کشید. باید برگه مشخصاتی که شامل نام و مقصد و نام خانوادگی بود پر می کردیم. برای خروج باید این برگه ها پر می کردیم. این پرواز هم نیم ساعت تاخیر داشت. ساعت ۹:۳۰ به فرودگاه کرابی رسیدیم .

وسایل را تحویل گرفتیم . به دنبالمان آمدند و ما را به سمت هتلمان بردند. حقیقتش ، هتل بسیار از تصاویرش بهتربود. رو به دریا کلاب و رستوران هتلمان بود. حداکثر سه متر تا ساحل فاصله داشتیم. هتل کنار خیابان اصلی کرابی بود. فروشگاه و رستورانهای بسیاری بود.

ادامه روز اول سفر به کرابی:

لازم بود ناهار را بخوریم و بعد از استراحت شروع به گشت و گذار در خیابان کردی. آب و هوا گرم و مرطوب بود. اما عصرهنگام هوا بهتر شد. باد خنکی شروع به وزیدن کرد.

از باجه هایی که تور شهری می فروختند، تور جزیره جیمزباند را خریدیم . قرار شد فردا صبح ساعت ۸:۳۰ با قایق سنتی برویم.

 

روز دوم سفر در کرابی :

ساعت ۸:۳۰ ون به دنبال ما آمد . حدود یکساعت و نیم در راه بودیم تا به اسکله مورد نظر رسیدیم. ابتدا به دهکده شناور رفتیم. در دهکده ، حتی یک مسجد هم بود . نیم ساعت زمان داشتیم تا دهکده را بگردیم . بعد از آن به دیدن جزیره جیمز باند رفتیم و برای صرف ناهار به سمت دهکده شناور به راه افتادیم.

برای ناهار ، برنج و مرغ و ماهی و سبزیجات و نوی سوپ دادند. البته که بسیار چسبید. پس از کمی استراحت ، به طرف اسکله به راه افتادیم.

ادامه تور یک روزه جزیره جیمز باند :

در مسیر برگشت ، از معبد کوچک بودای آرمیده دیدن کردیم . بعد از آن به غار میمون ها رفتیم. سپس آبشار زیبای کوچکی را هم تماشا کردیم.

ساعت ۱۷:۰۰ به هتل بازگشتیم. بد نبود کمی ماساژ پا را امتحان کنیم.  

 

 ناهارمان شامل برنج , مرغ , ماهی , سبزیجات و سوپ می شد و بسیار خوشمزه بود. پس از سرو ناهار و کمی استراحت سوار قایق شده و به طرف اسکله حرکت کردیم. در مسیر برگشتمان نیز از معبد بودای خوابیده و غار میمون ها دیدن کردیم. برنامه تفریحی مان با بازدید از آبشاری کوچک به پایان رسید.

برای فردایمان ، تور جزایر فی فی را رزرو کردیم. سیمکارتی تهیه کردیم که تا یک هفته اینترنت داشت.

روز سوم سفر در کرابی :

مثل دیروز ساعت ۸:۳۰ ون به دنبال ما آمد. به ساحل که رسیدیم در حدود ده دقیقه زمان برد. سوار قایق شدیم و به سمت جزیره پدا به راه افتادیم.

شنا کردن در آبهای فوق شفاف جزیره بسیار لذت بخش بود. بیست دقیقه به شنا کردن پرداختیم و پس از چند دقیقه سوار قایق شدیم. مناظری را دیدیم که بهیچ عنوان نمی توان نوشت .

پس از گذشت نیم ساعت به جزیره مایا بی رسیدیم. ساحل آن تماما شن های سفید و بسیار نرم داشت. بی نظیر بود . در همین حد می توان آن را توصیف کنم. نیم ساعتی را در جزیره گشت زدیم.

جزیره فی فی و ادامه گشت :

به سمت جزیره فی فی به راه افتادیم . برای ناهار به دهکده تون سای رسیدیم. پس از ناهار به سمت جزیره میمون ها به راه افتادیم. ماهی های رنگارنگ در آبهای زلال پدیده عجیبی بود. برنامه اسنورکینگ را در جزیره های دریای آندامان ادامه دادیم. ساعت ۱۷ به هتل بازگشتیم. شب هنگام در ساحل پیاده روی کردیم و شام خوردیم.

 

روز چهارم سفر در کرابی :

صبح را در دریا شنا کردیم. عصر در خیابان های کرابی گشت و گذار کردیم. از فروشگاه ها خرید کردیم. مردمان جزیره ، بسیار خوش رو و دوست داشتنی هستند.

روز پنجم سفر در کرابی :

تصمیم گرفتیم امروز انواع ماساژها را امتحان کنیم. ماساژ با روغن ، ماساژ با سنگ داغ و … خستگی ها در رفت.

برای تور بازار آخر هفته ، اقدام کردیم. از ساعت ۱۸ تا ۲۰ بازار برقرار بود. فاصله تا هتل ما ۳۰ دقیقه بود. خرید کردیم و از سر شب دلتنگ رفتن از کرابی داشتیم.

روز ششم سفر عزیمت به سمت بانکوک :

صبح زود از خواب برخاستیم. صبحانه را میل کردیم و به سمت فرودگاه به راه افتادیم. ساعت ۱۰:۱۰ پرواز ما به سمت بانکوک انجام می پذیرفت. یک ساعت و نیم بعد در بانکوک به زمین نشستیم. به هتلمان ترانسفر شدیم. هتل ، بسیار هتل خوبی بود. در اطراف هتل ، کلی رستوران و فروشگاه وجود داشت.

ناهار را در یکی از مراکز خرید نزدیک هتل صرف کردیم. عصر هنگام به مرکز خرید معروف ام بی کی رفتیم. فقط کافی بود یک ربع پیاده روی کنیم. فروشگاه ها تا ساعت ۲۰:۳۰ باز بودند . نسبت به کرابی زودتر تعطیل می شدند.

ایستگاه bts نزدیک به هتلمان بود. وقتی دیدیم فروشگاه ها بستند. تصمیم گرفتیم bts  را امتحان کنیم. امتحان جالبی بود. باید ایستگاه را مشخص می کردیم تا مبلغ بلیت مشخص شود. بالاخره با این ریسک به ایستگاه Victory Monument رسیدیم و به هتل برگشتیم.

 

روز هفتم سفر در بانکوک :

یکشنبه ها بازار بزرگ چاچوتاک برگزار می گردد. و امروز یکشنبه است. به بازار رفتیم . یعنی تاکسی گرفتیم. همه چیز در این بازار پیدا می شود. تا ساعت ۱۶:۰۰ در بازار گشت زدیم. اما بازار بسیار بزرگ تر از این حرفها بود که تمامش را بگردیم. رستورانی ایرانی پیدا کردیم . نام آن ، رستوران نور بود. در منطقه پتونم قرار داشت. غذاها بسیار عالی بود. انصافا خاطرات خوشی برایمان رقم زد.

عصر هنگام به fashion mall رفتیم. یک ساعتی را در خیابان خائوسان گشت زدیم و نهایتا برای ماساژ اقدام کردیم. خستگیمان در رفت.

روز هشتم سفر در بانکوک :

امروز برای بازدید از کاخ پادشاه بسیار مناسب بود. به گرند پالاس رفتیم. می بایست برای ورود ، دامن یا شلوار بلند پوشید . لباسها باید جوری باشد که بازوها معلوم نباشد. اگر لباسمان مناسب نباشد، فروشگاههایی هستند که لباس های مناسب را باقیمت مناسب میفروشند.

در گرند پالاس ، ساختمان اداری ، معبد زمردین بودا و اقامتگاه سلطنتی وجود دارد. برای ورود به کاخ باید مبلغی را بپردازیم. ورودیه برای دیدن وات پرا کائو، ساختمان جواهرآلات و سکه های دربار تایلند و موزه منسوجات شاه بانو سیرکیت است. بازدید از کاخ سه ساعت زمان برد.

می خواستیم به معبد بودای آرمیده که در نزدیکی کاخ سلطنتی بود برویم. می خواستیم ببینیم واقعا هزار بودا در این معبد هست یا خیر؟ یک ساعت از معبد دیدن کردیم و به هتل بازگشتیم.

عصر روز هشتم در بانکوک :

به بازار پراتونم رفتیم. اینجا قدیمیترین بازار بانکوک است. همه چیز در این بازار وجود دارد. درست است که فروشگاه ها ساعت ۲۱:۰۰ می بندند. اما بازارهای شبانه برقرار می شوند که بهترین هستند. تا نیمه شب هم باز است.

روز نهم سفر در بانکوک :

امروز را بیشتر استراحت کردیم. کمی آب تنی کردیم . دوباره به رستوران نور رفتیم. به فشن مال رفتیم و تور کشتی کروز را رزرو کردیم.

ساعت ۱۸:۰۰ ون به دنبال ما آمد. به اسکله ریور سیتی بعد از چهل دقیقه رسیدیم. قیمت در ریور سیتی بالاتر بود. اما برای گشتزنی بسیار جذاب بود. به کشتی رسیدیم و سوار شدیم . از بین غذای هندی و بین المللی غذای بین المللی را انتخاب کردیم. کشتی دارای دو طبقه بود. طبقه پایین در اختیار هندوستانی ها بود. روی عرشه ملیت های مختلف جمع شده بودند. مناظر بسیار زیبا و چشم نواز بود. ساعت ۲۱:۳۰ کشتی پهلو گرفت و با ون به هتل بازگشتیم.

 

روز دهم سفر در بانکوک :

روز گذشته تور یک روزه را رزرو کرده بودیم. ساعت هفت صبح ون به دنبال ما آمد که به سمت کاخ تابستانی برویم. یک ساعتی طول کشید تا برسیم. در قرن هجدهم این کاخ برای تفرجگاه فصل تابستان خاندان سلطنتی ساخته شد. این کاخ دچار آسیب هایی شد. نهایتا در قرن نوزدهم بازسازی شد.ما می توانستیم تنها کاخ وهات چامرون که سبک چینی دارد ببینیم. البته کاخ دیگری که به سبگ تایلندی ساخته شده بود را می توانستیم ببینیم. یک ساعت زمان برد تا کاخ را دیدیم.

سپس به سمت آیوتایا به راه افتادیم. این شهر در سال ۱۳۵۰ میلادی ساخته شد. چهارصد و پانزده سال پایتخت تایلند بود. پس از نیم ساعت به معبد بودای آرمیده رسیدیم. این چه حکمتی است که بودا در تایلند همیشه دراز کشیده است؟! به فیل سواری پرداخیتم و به سمت بانکوک به راه افتادیم.

ادامه روز دهم سفر در بانکوک :

ناهار را در رستورانی در بین راه صرف کردیم. ساعت ۱۵:۳۰ به هتل رسیدیم/ عصر هنگام به مرکز خرید سیام پاراگون رفتیم و تا زمانی که شب شد در مرکز خرید گشت زدیم.

 

امشب شب آخر سفر ماست. دوباره رفتیم که ماساژ داشته باشیم. به هتل بازگشتیم و وسایلمان را جمع کردیم. دلمان برای این کشور زیبا و مردمانش تنگ می شود.

روز یازدهم سفر و بازگشت:

ده و نیم صبح آماده شدیم تا به فرودگاه برسیم. نیم ساعت بعد در فرودگاه بودیم. به سمت گیت رفتیم و یک ساعت بعد ، چمدان را تحویل دادیم . ناهار را در فرودگاه خوردیم و ساعت ۱۵:۰۰ سوار هواپیما شدیم. هفت ساعت بعد در فرودگاه امام خمینی به زمین نشستیم.

در پایان ، چیزهایی را باید برای شما بگویم:

حتما یک بار را به تایلند سفر کنید. حتما حتما به سواحل دریای آندامان بروید. اگر سواحل دریای آندامان را نبینید ، انگار که اصلا به تایلند نرفته اید.

عشق خریدها ، به تایلند بروید. بهشت کیف و کتونی و لباس مناسب است. ایاب و ذهاب ارزان قیمت است. همه چیز می توانید پیدا کنید.

تایلندی ها با توریست ها بسیار خوش برخورد و شاد هستند.

دنبال تخفیف نباشید. قیمت ها واضح و مشخص است.

صرافی ها زیاد هستند. هر دفعه مقدار کمی از دلارهایتان را چنج کنید.

هر سن و سلیقه ای داشته باشید، قطعا به شما خوش می گذرد.

کارگزاری را که برای سفر انتخاب می کنید ، برای خوش گذشتن بسیار مهم است.

 

 

post

سفرنامه تور فیلیپین (۱)

سفرنامه تور فیلیپین (۱)

سفرنامه تور فیلیپین (۱) ، کمی درباره فیلیپن توضیح می دهد. با تدارک تور فیلیپین بوسیله آژانس هواپیمایی پلیکان پرواز آسیا خود را برای سفری مهیج در اسفند آماده کردیم. برای سفرمان به فیلیپین ایرلاین امارات را انتخاب نمودیم. هدف ما از سفر به این سرزمین بازدید از اماکن دیدنی فیلیپین بود. فیلیپین جنوب شرقی ترین کشور قاره آسیا است.

مشخصات کشور فیلیپین

فیلیپین شامل هفت هزار جزیره بزرگ و کوچک می گردد. این سرزمین به هیچ کدام از کشورها دارای مرز زمینی نیست . بزرگترین قسمت خاکی آن حدود یک پنجم کشور ایران است. جمعیت فیلیپین حدود هشتاد و نه میلیون نفر بوده که اغلب انها در سه جزیره اصلی لوزون , ویسایاس و میدانائو ساکن هستند. لوزون در قسمت شمالی فیلیپین , ویسایاس در بخش مرکزی و میندانائو در قسمت جنوبی این کشور قرار گرفته اند. بیش از ۹۰% مردمان کشور فیلیپین معتقد به شاخه های مسیحیت بوده و نزدیک به ۱۰% مسلمان هستند.

سفرنامه تور فیلیپین

برعکس اقلیت ها , مسلمانان فیلیپین از آزادی مذهبی بسیاری برخوردارند . در قسمت های مختلف این سرزمین همچون پایتخت آن , مساجد فوق العاده بزرگی بنا کرده اند. تعطیلات مذهبی مسلمان ها نظیر عید قربان و یا عید فطر در فیلیپین از تعطیلات رسمی به شمار می آیند. کشور فیلیپین دارای حکومت جمهوری است. رییس جمهور آن هر شش سال یکبار طبق رای مردم منتخب می شود.

آزادی سیاسی در فیلیپین

در حقیقت می توان گفت که فیلیپین از دموکراتی ترین سرزمینهای جنوب شرق آسیاست. در این سرزمین به وضوح می توانید آزادی های سیاسی و دینی را ببینید. با آنکه فیلیپین سرزمینی سرمایه دار است اما اختلاف طبقاتی فاحشی در آن وجود دارد . در برخی از نواحی آن شاهد فقر نیز خواهید بود. در مانیل (پایتخت فیلیپین) افراد فقیر را نیز خواهید دید. برعکس تلاش های این دولت برای انتقال این افراد به اماکن دیگر شکست خوردند. حتی با واگذاری زمین کشاورزی و خانه به آنان , آنها دوباره به حاشیه بازگشتند.

سفرنامه تور فیلیپین

زیبایی طبیعت فیلیپین در سفرنامه تور فیلیپین

پایتخت  فیلیپین

پایتخت فیلیپین , مانیل نام دارد که به همراه نواحی اطراف بنام مترومانیلا شناخته می شود. جمعیت شهر مانیل نزدیک به پانزده میلیون نفر می باشد و شهری شلوغ و پرترافیک است. در این شهر متروها و بزرگراه های زیادی وجود داشته . ولی به موجب تراکم جمعیت با ترافیک روبه رو می شوید. مترومانیلا منطقه ای از مجموعه های پیوسته و ساحلی می باشد . هتلهایی با نرخ های بسیار مناسب را در خود جای داده است. این شهر دارای مراکز خرید زیادی هستند. در این اماکن علاوه بر خرید می توانید غذاهای گوناگونی را نظیر چلوکباب ایرانی سرو نمایید.

واحد پول ملی فیلیپین

واحد پول فیلیپین پزو می باشد. در هر بخش از کشور فیلیپین به صرافی دسترسی دارید ولی بهتر این است که مقداری دلار نیز با خود داشته باشید. بیشتر صرافی های فیلیپین بطور شبانه روزی آماده ارائه خدمات به مشتریان می باشند. اقتصاد اصلی این کشور بر صادرات نیروی کار تکیه داشته که می تواند اقتصاد فیلیپین را حفظ کند.

سفرنامه تور فیلیپین

مانیل ، پایتخت فیلیپین در سفرنامه تور فیلیپین

اقتصاد فیلیپین

از منابع اصلی درآمد این سرزمین می توان به صادرات موز , میوه های استوایی و نارگیل اشاره داشت. محصولات صادراتی دیگر نیز شامل قطعه های الکترونیکی و کامپیوتری می شود که به خاورمیانه صادر می کنند. زبان مردمان فیلیپین نیز انگلیسی است. به همین موجب دانشجوهای زیادی از سراسر دنیا نظیر ایران در دانشگاه های فیلیپین ادامه تحصیل می دهند. مردمان فیلیپین هم چنین به زبانهای سبوانو , تگالوگ و ایلوکانو نیز صحبت می کنند.

آب و هوا و جغرافیای فیلیپین

آب و هوای این سرزمین همچون دیگر کشورهای جنوب شرق آسیا تابستانی به همراه بارش می باشد. فصل بارش این کشور بین ماههای مرداد تا آذر و فصل گرم فیلیپین از دی شروع می گردد. بهترین زمان جهت مسافرت به فیلیپین بین دی تا فروردین است. فیلیپین در ژانویه و کریسمس فوق العاده دیدنی می باشد. متوسط حرارت در قسمتهای مختلف فیلیپین بین بیست تا سی و هفت درجه متغیر می باشد.در بعضی از روزها بارش در فیلیپین تند و طولانی می گردد. به شما نیز توصیه میشود که قبل از سفرتان به فیلیپین از زمان مسافرت آگاهی لازم را کسب کنید.

سفرنامه تور فیلیپین

میوه های محلی در سفرنامه تور فیلیپین

هزینه ها در کشور فیلیپین

به موجب آنکه در فیلیپین هزینه ها بسیار ارزان هستند ایرانی ها ترجیح می دهدن که در دانشگاه های این کشور تحصیل کنند. از مشهورترین دانشگاه های فیلیپین می توان به بو پی در مانیل اشاره داشت. چنانچه خواستید که مدت زیادی را در فیلیپین بمانید می توانید در شهر یک آپارتمان اجاره نمایید که بسیار مناسب می باشد.

 

منطقه ایست وود

ایست وود از مناطق توریستی و تجاری مانیل به شمار می آید. در این مکان ها فست فود نیز سرو می شوند. مک دونالد از قبیل غذ اهای مورد توجه توریست های خارجی میباشد. از پرطرفدارترین جاذبه های توریستی فیلیپین  پالاوان , سبو , بوراکای , تپه های شکلاتی , بوهول , هاندرد و هزاران جاذبه دیگرهستند.در مانیل، رستوران های ایرانی هم پیدا میشود. از معروف ترین رستوران های ایرانی می توان به رستوران حسین در ناحیه ایست وود اشاره داشت. مال اف ایشیا نیز از وسیعترین مراکز خرید فیلیپین می باشد که در جوار خلیج مانیل واقع شده است. ساحلی که در کنار این مرکز خرید واقع شده در زمان غروب آفتاب فوق العاده دیدنی است.

سفرنامه تور فیلیپین

مال اف ایشیا در سفرنامه تور فیلیپین

پرواز به سمت فیلیپین

جهت مسافرت به کشور فیلیپین از پروازهای متفاوتی مانند قطری , امارات , اتحاد و .. می توانید استفاده نمایید. در زمان لوسیزن با قیمت های مناسبی می توان بلیط فیلیپین را تهیه نمود. از ایران به فیلیپین هیچ پرواز مستقیمی وجود ندارد. ما از طریق آژانس مسافرتی پلیکان پرواز آسیا توانستیم تا بلیط امارات را با قیمت بسیار مناسب تهیه کنیم. با توجه به تجربه قبلیم می دانستم که تا فیلیپین نزدیک به ده ساعت در پرواز هستیم به همین خاطر این پرواز مناسب ترین انتخاب بود.

تصویر مهماندار خطوط هوایی امارات در سفرنامه تور فیلیپین

پرواز به سمت فیلیپین با خطوط هوایی امارات

بعد از حدود دو ساعت به فرودگاه دوبی رسیدیم . نزدیک به سه ساعت استاپ داشت و پس از عوض کردن هواپیما سفر ده ساعتمان آغاز گردید. امارات از برترین خطوط هواپیمایی است که برای سفرهای طولانی مناسب می باشد. از مزایای ایرلاین امارات باید به پذیرایی و انتخاب غذا و صندلی هایش اشاره داشت. در زمان پرواز فیلم های گوناگونی از مانیتورها پخش میی گردد که فرد را سرگرم می کند.

به مانیل رسیدیم …

حدود ساعت ۱۰ شب بود که به مانیل رسیدیم. بعد از گذشتن از مسیر گذرنامه و … به سالن تحویل بار وارد شدیم. جهت اخذ ویزای فیلیپین باید از ایران اقدام نمایید که نزدیک به ۷ روز کاری زمان می برد. مقصدمان در فیلیپین جزیره پالاوان بود. آژانس مسافرتی پلیکان پرواز نیز بلیط رفت و برگشت پورتوپرنس , مرکز پالاوان را برایمان تهیه نمود. بوسیله پرواز داخلی ساعت ۶ بعد از ظهر از فرودگاه مانیل ترمینال ۳ , به طرف پورتوپرنس به راه افتادیم.

سفرنامه تور فیلیپین

قایق در ساحل برای سفرنامه تور فیلیپین

پالاوان ( پورتو پرنسس )

پروازمان نزدیک به ۵۰ دقیقه زمان برد و ایرلاین بسیار راحتی بود. در آسمان پورتوپرنس جزیره ای دوک شکل و بزرگ را دیدیم. پالاوان از جزیره های مرکزی در قسمت شرقی کشور فیلیپین است. پلیکان پرواز هتل فوق العاده ای را برای چهار شب اقامتمان در این منطقه رزرو کرده بود. اسم هتلمان امپایر سویتسز بود که در مرکز شهر قرار داشت. از فرودگاه به طرف هتل ترانسفر شدیم. برای روز بعدمان تور بازدید از رودخانه زیرزمینی , قایق سواری و سرو نهار را داشتیم که بوسیله ون انجام می گردید.

تور شهری پالاوان

ساعت ۶ صبح یک ون به دنبالمان آمد و به همراه دیگر گردشگران حرکت کردین. در مسیر که بودیم منظره های بکر و زیبایی را می دیدیم. حدود دو ساعت در راه بودیم و بعد از رسیدن به بندر سوار قایق شدیم. پس از اندکی انتظار قایق موتوری به راه افتاد. در راه نیز شاهد مناظری بودیم که موجب آرامش روحمان می شد و از نظر من از عجیب ترین اماکنی بود .

تصویر محل اقامت ما در سفرنامه تور فیلیپین

سفرنامه تور فیلیپین

شرح یک تور شهری بی نظیر

ساعت شش صبح بود که ون به دنبالمان آمد و با دیگر توریست ها به راه افتادیم. در مسیر منظره های طبیعی و بسیار زیبایی را دیدیم. نزدیک به ۲ ساعت در راه بودیم و پس از رسیدن به بندر سوار قایق شدیم. بعد از کمی منتظر ماندن قایق موتوری حرکت کرد. در این مسیر مناظر خیره کننده ای را می دیدیم که به روحمان آرامش می داد . در نظرم از عجیب ترین اماکنی بود که تا به امروز می دیدم. بعد از نزدیک به یک ساعت به ساحل رسیدیم.

غارنوردی عجیب و غریب

جهت رسیدن به غار باید اندکی پیاده راه می رفتیم. در طول مسیرمان در ساحل تعدادی سوسمار دیدیم که با مردمان محلی هم زیستی داشتند.   تعدادی قایق منتظر بود تا ما و دیگر گردشگرها را نیز سوار کند و به داخل غار ببرد. تمامی این خدمات شامل هزینه توری بود که از پیش پرداخت کرده بودیم. در هرکدام از قایق ها نزدیک به ۸ نفر می توانستند سوار شوند. از دهانه غار که رد شدیم تاریکی فرا گرفت . بوسیله چراغ قوه می توانستیم داخل را ببینیم.  یک رودخانه در داخل یک کوه واقع شده بود. توصیه میکنم که اگر به طبیعت بکر علاقه دارید  از این غار دیدن کنید. بعد از یک ساعت گشتن در غار بیرون آمدیم . بوسیله قایق به ساحل رفتیم.

غار زیبا در سفرنامه تور فیلیپین

بعد از ظهر تور شهری مان

بعد از آن به رستورانی محلی رفتیم که غذایمان را آماده کرده بودند. نهارمان محلی و متشکل شده از برنج , مرغ سرخ شده بود. بعد از ظهر نیز سوار ون شده و برگشتیم. در مسیرمان چندمرتبه ایستادیم تا از تماشای منظره های بکر لذت ببریم. در قسمت هایی هم سفرانمان از زیپ لاین استفاده می نمودند. زیپ لاین مانند یک طناب بود که در ارتفاعی زیاد آن را نصب می کردند و هنگامی که به آن آویزان می شدید سر می خوردید ! این تفریح برای جوانان خیلی خوب بود. نزدیک ساعت ۶ بود که به پورتوپرنس رسیدیم و به هتلمان بازگشتیم

برای مشاهده تورهای فیلیپین از اینجا وارد شوید