post

سفرنامه لائوس (۱)

سفرنامه لائوس

سفرنامه لائوس را که شروع کردم به نوشتن ، برای خودم همه چیز مجددا تداعی شد. قبل از این که فراموش کنم ، از آژانس پلیکان پرواز آسیا باید تشکر کنم. این آژانس به عنوان مجری تخصصی تورهای جنوب شرق آسیا ، بهترین تور را برایمان فراهم کرد.

مقدمات سفر

بیست و دو سالگی ازدواجمان بود. منتظر فرصتی بودم که این همه سال خوشی را کنار همسرم جشن بگیرم. ما سختی ها و شادی های بسیاری را با هم تجربه کرده بودیم. با توجه به بودجه و تمایلمان ، آژانس پلیکان پرواز آسیا ، لائوس را بهمان پیشنهاد داد. البته دوست داشتیم در کنار لائوس ، به کامبوج و ویتنام هم برویم که ، این سفر از بودجه ما بالاتر بود.

برنامه ریزی

نهایتا برنامه سفر ما چهارده روز شد. سفر به بانکوک در ابتدای سفر و بعد سفر به لائوس و سپس بازگشت به تایلند. فصل سفر ما ، لوسیزن بود.

برای شروع ، ابتدا برای ویزای تایلند اقدام کردیم . بلیط و هتل رزرو شد. بچه ها را به اقوام سپردیم و چمدان را بستیم . روز شروع سفر به فرودگاه رفتیم.

پرواز به سمت بانکوک

ارز مسافرتی را فراهم کردیم . عوارض خروج از کشور را هم پرداختیم و پروازمان به سمت بانکوک شروع شد. برای رسیدن به نونگ خای که مرز لائوس و تایلند است، باید با قطار رهسپار می شدیم. قیمت قطار مناسب تر بود. اگر شانس می آوردیم ، برای همان شب می توانستیم بلیط قطار به نونگ خای بگیریم. اگر نه برای فردا باید بلیط می خریدیم. من همیشه اهل ریسک کردن بودم. به امتحان کردنش می ارزید.

دلارها را در فرودگاه چنج کردیم . سیمکارت هم خریدیم که اینترنت داشت. سیمکارتی که خریده بودیم ، حتی در وین تیان هم آنتن می داد.

 رسیدن به نونگ خای

با یک بررسی متوجه شدم که بهترین قطار برای رسیدن به نونگ خای، خط ۶۹است. هشت شب از بانکوک به نونگ خای رهسپار شدیم که ساعت ۷ صبح رسیدیم. ما بلیط کلاس دو خریداری کردیم که قیمت مناسب تری داشتند. تخت های بالایی ارزان تر بودند. تخت ها در یک ردیف قرارداده شده بودند.

گشت و گذار در بانکوک

تا شب زمان زیادی داشتیم . برای گذراندن زمان به مرکز خرید ترمینال ۲۱ رفتیم. طبقات مرکز خرید ، به سبک کشورهای مختلف ساخته شده بود. یک طبقه ژاپنی ، یک طبقه فرانسوی و … . وسایل را در بخش امانات قرار دادیم و به بازدید رفتیم. ناهار را در سلف سرویس خوردیم  انصافا عالی بود. بستنی هم به عنوان دسر خوردیم.

برای گشت و گذار راحت تر، کفش تابستانی از دستفروش ها خریدیم. به ایستگاه قطار رسیدیم و منتظر ماندیم.

 قطار به سمت نونگ خای

قطارمان به ایستگاه رسید. ساک و وسایل را تحویل دادیم و سوار شدیم. تختها به شکل صندلی روبروی هم قرار داده شده بودند. بعد از مدتی که قطار به راه افتاد، تخت ها برای خواب مهیا شدند. متاسفانه قطار سه ساعت تاخیر داشت . به نونگ خای رسیدیم . برای اینکه کمی سرحال شویم ، قهوه گرفتیم . برای رفتن به لائوس ، پماد ضد حشرات خریدیم . شما هم حتما خریداری کنید. با توک توک به گذرگاه مرزی رهسپار شدیم. ویزا را با صحبت کردن گرفتیم. متاسفانه به دلیل تشابه اسم ایران و عراق ، برای گرفتن ویزا زمان گذشت. ولی به ایرانی ها ویزا می دادند.

مراحل صدور ویزا یک ساعتی زمان برد.

ورورد به لائوس

از طریق آژانس پلیکان پرواز آسیا ، هتل پونه پوسوت را رزرو کرده بودیم. در عین حالی که هتلی مناسب است ، قیمت خوبی داشت. به هتل ترانسفر  شدیم. هتل خیلی تر و تمیز بود.

به اتاق رفتیم. استحمام کردیم و کمی استراحت. وین تیان شهری دیدنی است. پایتخت کشور لائوس و قطب اقتصادی آن. شهری کوچک است . اما جاذبه های بسیاری دارد.

شروع کردیم به پیاده روی ، به رستورانی فرانسوی رسیدیم. با آنکه قیمت غذاهایش ارزان نبود. اما بسیار خوشمزه بود. پس از ناهار به پارکی رفتیم که کنار رودخانه بود. در پارک ، بازار سنتی هم بود. کلی صنایع دستی رنگارنگ در این بازار بود. لباس های قیمت های گرانی داشتند . چون وارداتی بودند. اما شال های بسیار زیبایی داشتند که دستباف بودند. حتما از آنها خرید کنید.

دیدار معابد و رفتن به شهر لوانگ پارابانگ

صبح روز بعد ، به دیدار معابد و اماکن باستانانی وین تیان رفتیم . جاذبه های گردشگری وین تیان ، همین معابد هستند. دیدنی های وین تیان را در یک روز می توان دید. وقت اضافه آورده بودیم . به موزه یادگار جنگ ویتنام رفتیم . به معبدی رفته بودیم که درختی بسیار تنومند در آن بود. در آنجا یک هنرمند آمریکایی بود که سیاه قلم می کشید و چه هنری داشت. غرق لذت شده بودیم.

به لوانگ پرابانگ رسیدیم

شب ساعت ۲۱ از وین تیان به سمت لوانگ پرابانگ براه افتادیم. صبح زود به لوانگ پرابانگ رسیدیم. درست است که فاصله بین دو شهر در حدود ۴۵ کیلومتر است. اما تا صبح طول کشید. همسفرانمان تعدادی جوان بودند. به لطف حضور آنها ، جو اتوبوس بسیار شاد بود. تا مدت ها سرگرم بودیم و به کارهایشان می خندیدیم. صبح که به ترمینال رسیدیم ، برای خودمان کمی خوراکی خریدیم.

  لوانگ پرابانگ

لوانگ پرابانگ ، شهر باستانی لائوس است. این شهر تحت حمایت سازمان یونسکو قرار گرفته است. ساخت و ساز در خارج از محیط شهر ، ممنوع است. تا به حال شهری به این حد آرام ندیده بودم . آب و هوای لوانگ پرابانگ کوهستانی و خنک است.

توک توک کرایه گرفتیم و به میدان اصلی شهر رفتیم. هتلمان در لوانگ پرابانگ ، ویلا ماری نام داشت. هتلی کوچک و بی نهایت زیبا بود. خدمه بسیار محترم و مودب بودند و مهربانی می کردند. صبحانه مان را در بالکن هتل صرف کردیم. هتلمان کنار رودخانه بود. از دیدن منظره بی نهایت لذت بردیم.

 

گشت در لوانگ پرابانگ

لوانگ پرابانگ شهر کوچکی است. مشابه وین تیان ، گشت و گذار در آن آنچنان طول نمی کشید. در گوشه و کنار شهر ، معابدی بودند که راهبان در آن مشغول عبادت بودند. شهر بسیار آرام و ساکت بود.

صبح زود راهبان راه می افتادند و از مردم صدقه دریافت می کردند. صدقه ها در واقع غذا بودند. اگر بیشتر از نیازشان از مردم صدقه دریافت می کردند ، به فقرا خیرات می کردند. خوانده بودم که برنج و شکلات بهتر است. با همسرم صبح زود روز بعد ، شکلات بردیم و صدقه دادیم.

ناهار را خوردیم . غذاهایشان گاهی باب میل نبود. همسرم بیشتر تخم مرغ و کالباس خورد. اما من غذایی گیاهی خوردم که فوق العاده بود.

شاپینگ استریت لوانگ پرابانگ

مشهورترین خیابان لوانگ پرابانگ ، شاپینگ استریت نام دارد. در انتهای خیابان ، بازاری سنتی وجود داشت . انواع دکه های غذا وجود داشت. قیمت هایشان بسیار مناسب بود. غذاهای غربی و لائوسی در آنها به فروش می رسید.

موزه تاریخ لائوس هم در همین خیابان وجود داشت. موزه در گذشته ، قصر پادشاه بود. معبدی در حیاط برای عبادت وجود داشت. در امتداد خیابان ، معبد دیگری هم بود.

روی رودخانه لوانگ پرابانگ ، دو پل وجود داشت که برای عبور و مرور از آنها ، باید هزینه پرداخت می کردید.

محل تقاطع دو رودخانه لوانگ پرابانگ ، بهترین جایی بود که دیده بودم . غروب بی نظیری داشت. فضایی رمانتیک به وجود آورده بود.  متاسفانه بر اثر طغیان رودها و سیلاب ، پل ها هر سال آسیب می دیدند.

 تور مکونگ دلتا

ساعت ۷ صبح کنار اسکله جمع شدیم . سوار قایق شدیم . روی رودخانه مکونگ به راه افتادیم . نسیم خنکی می وزید. یک ساعت روی رود بودیم و به تماشای پرندگان مشغول شدیم. به روستای کوچکی رسیدیم . در آنجا مردمان محلی طرز بافت شال ها را آموزش می دادند. تعدادی شال زیبا خریدیم. یک ساعت در روستا بودیم و به سمت غار بودایی که روی صخره ای بود رفتیم . باید چند هزار پله را بالا می رفتیم تا به غار اصلی برسیم.

سپس به دهکده ای رفتیم که از فیل ها نگهداری می کردند. ناهار را در آنجا خوردیم . برنج و مرغ و غذای گیاهی سفارش دادیم. بعد از غذا سوار فیل عظیم الجثه ای شدیم که تجربه ای عجیب بود. وقتی از فیل پیاده شدیم ، برای تشکر از فیل تعدادی موز دادیم تا بخورد.

ساعت شش عصر به هتلمان بازگشتیم.

 بازگشت به بانکوک برای رفتن به چیانگ مای

بهترین ره برای رسیدن به بانکوک پرواز بود. چون بتوانیم بیشتر در بانکوک باشیم و خرید کنیم. چیانگ مای شهری قدیمی و غنی است. برای توریست ها این شهر حسابی شناخته شده است. شهر چیانگ مای در ۷۰۰ کیلومتری بانکوک در شمال تایلند واقع شده است. آب و هوای چیانگ مای ، معتدل و بارانی است. غالبا این شهر خنک است. اما در تابستان بسیار گرم است.

در چیانگ مای هتل ها، رستوران ها و تفریح گاه های ارزان و خوب زیاد است. شهری است که غذاهای بسیار خوش طعم دارد.

قسمت قدیمی شهر در مرکز واقع شده است. جذابیت تاریخی بسیاری دارد.

هتلمان ، گریس هوز بود. هتلی بسیار خوب با مهمان نوازی مثال زدنی.

گشت و گذار در چیانگ مای

در این شهر معابد مذاهب مختلف وجود داشت. خیلی شهر جالبی است. مردم با فرهنگش با صلح در کنار هم زندگی می کنند.

برای گشت و گذار ، موتور کرایه کردیم. نقشه ای فراهم کردیم که به همه جا سر بزنیم.

با موتور به معابد مختلف سر می زدیم . راهبان چیانگ مای ، مسن بودند. در یکی ازمعابد ، ورورد خانم ها را ممنوع کرده بودند. نمی خواستم داخل شوم اما همسرم اصرار کرد که برو . رفتم و عکس گرفتم. داخل معبد چیز خاصی نبود. اما ورود خانم ها به علتی ممنوع شده بود.

شب هنگام به نایت بازار رفتیم . قیمت کالا انصافا بسیار پایین بود. رقص های محلی در آن انجام می شد. موسیقی زنده نواخته می شد. دنیایی بود برای خودش.

با موتور به همه جا سر زدیم . به معابد مختلف ، دیوار باستانی هم رفتیم.

 قبیله گردن درازها

قبیله گردن درازها ، برمه ای هایی بودند که بنا به دلایلی به تایلند مهاجرت کرده بودند.

لیدر میگفت ، این رسم ، بنا به دلیل محافظت در برابر حیوانات یا زیبایی زنان به وجود آمده است. زندگی مردمان این قبیله بسیار ساده بود. آنها به پیشرفت های خاصی دست پیدا نکرده بودند. از راه صنایع دستی امرار معاش می کردند. شال های دستباف زیبایی می بافتند که خریدیم.

پس از آن به سمت غاری راه افتادیم . در غار ، تعدادی ساختمان و معبد هم بود. در راه قطعات سنگی به شکل حیوانات بود که پای آنها، نذورات قرار داده بودند. از یک جایی به بعد دیگر امکان ادامه مسیر نداشتیم. ناهار خوردیم و به چیانگ می بازگشتیم.

بازگشت به بانکوک و ایران

سه روز در چیانگ می بودیم . وسایل را جمع کردیم . با اتوبوس VIP به سمت بانکوک به راه افتادیم. اتوبوس بسیار مجهز بود. با چای و قهوه ازمان پذیرایی می شد. در مسیر برای شام توقف کردیم. پس از ده ساعت به بانکوک رسیدیم. به فرودگاه رسیدیم و رهسپار ایران شدیم.

 

post

سفرنامه تایلند (۱)

سفرنامه تایلند

اواسط تابستان بود که تصمیم گرفتیم برای سفر به تایلند برویم . اما خوب برای بودجه بندی ، تصمیم گرفته شد که برای تعطیلات نوروز به تایلند سفر کنیم.

سفرنامه تایلند – دلیل سفر شما چیست ؟

هر کسی برای سفر به تایلند دلایل خودش را دارد. یکی از ما می گفت که می دانیم قطب شکم گردی جنوب شرق آسیا است. یکی دیگر می گفت مردمان مهمان نوازی دارد. جوان و جاهل ترمان هم که دلیلی داشت که به درد مسافرت خانوادگی نمی خورد !

اما دلیل من برای سفر به تایلند ، دیدن کرابی و سواحل بی نظیرش بود. من بارها عکس هایش را در اینترنت دیده بودم و عاشق رفتن به آن سواحل را داشتم . دوست داشتم در کنار ساحل ریلکس کنم .

انتخاب مقصد

بعد از کلی بحث درباره مقصد و شنیدن نظر همه و رسیدن به اجماع. نتیجه آن شد که ابتدا به کرابی برویم و سپس به بانکوک.

انتخاب آژانس مسافرتی

خوب حالا پنجاه درصد راه را رفته بودیم . دیگر نوبتی هم که باشد نوبت انتخاب کارگزار است. امروزه گوگل کردن نیازهایمان یه راه ساده است. در جستجوهایمان ، متوجه قدمت کاری آژانس پلیکان پرواز آسیا شدیم . خوب با توجه به حسن شهرت این آژانس  ، نشانی آن را به دست آوردیم و برای صحبت درباره تور به آنجا رفتم.

انتخاب خط هوایی برای سفر

آنطور که متوجه شدم برای رسیدن به تایلند، خطوط هوایی ماهان ، قطری ایرویز و امارات ایرویز بهترین گزینه ها بودند. خوب نتیجتا ، تصمیم گرفتم بین دو خط هوایی قطر ایرویز و امارات ایر ویز یکی را انتخاب کنم.  اما در پاییز خطوط هوایی تای ایرویز راه اندازی شد در ایران که از تهران به سمت بانکوک مستقیم پرواز می کرد. خوب چی بهتر از آن؟

برنامه ریزی برای تور

آژانس پلیکان پرواز چندین پیشنهاد برای سفر داد. نهایتا چیزی که به نظرم بهتر آمد این بود که در تاریخ ششم فروردین ماه از تهران به سمت کرابی برویم و دوازدهم فروردین ماه از کرابی به بانکوک برویم . شانزدهم فروردین هم از بانکوک به تهران بازگردیم.

 آذرماه که قیمت بلیط های تای ایرویز مناسب تر بود ، بلیط ها را گرفتیم. بعدها شنیدم کمتر از یک هفته پس از خرید بلیط ها ، قیمت ها افزایش داشته است . حسابی شانس آورده بودیم.

قرار شد که اسفند ماه برای صدور ویزاها اقدام کنیم. خبردار شدیم تا دهم اسفند ماه ، صدور ویزای تایلند رایگان انجام می شود. صدور ویزاها ۴ روز کاری زمان برد.

انتخاب هتل

ازمن پرسیدند برای هتل ها چه چیز مد نظرمان است. من گفتم برای کرابی ، می خواهم حتما کنار ساحل باشد . برای بانکوک هم نزدیک بودن به منطقه پراتونم. با بررسی سه هتل کرابی من جمله ، هتل Sand Sea Resort و phra nang inn به انتخاب رسیدم. هتل  phra nang inn را انتخاب کردم . چرا در خود کرابی بود. روبروی هتل ، دریا بود.

برای اقامت در بانکوک هم ، دو هتل در محله پراتونم نشانم دادند .هتل های True Siam Rangam و Le Tada Parkview . هر دو هتل در مرکز شهر واقع شده بودند. به پاساژها و مراکز دیدنی بانکو حسابی نزدیک بودند. کمی انتخاب هتل بانکوک سخت تر بود. نهایتا هتل Le Tada Parkview را انتخاب کردم.

شروع سفر

پنجم فروردین ماه ، عوارض را پرداختم و ارز هم برای سفر خریدم.

ساعت ۶ عصر ۶ فروردین ماه در فرودگاه حاضر شدیم . تشریفات فرودگاهی به راحتی انجام شد. اما پرواز با تاخیر نیم ساعته انجام گرفت. برای غذا ، شامی که شیرین مزه بود برایمان سرو کردند. عجیب است این همه تمایل به غذاهای شیرین در جنوب شرق آسیا.

روز اول سفر در تایلند :

ساعت ۷ صبح به فرودگاه رسیدیم . کمی طول کشید تا گیت پرواز به کرابی را پیدا کنیم. نیم ساعتی طول کشید. باید برگه مشخصاتی که شامل نام و مقصد و نام خانوادگی بود پر می کردیم. برای خروج باید این برگه ها پر می کردیم. این پرواز هم نیم ساعت تاخیر داشت. ساعت ۹:۳۰ به فرودگاه کرابی رسیدیم .

وسایل را تحویل گرفتیم . به دنبالمان آمدند و ما را به سمت هتلمان بردند. حقیقتش ، هتل بسیار از تصاویرش بهتربود. رو به دریا کلاب و رستوران هتلمان بود. حداکثر سه متر تا ساحل فاصله داشتیم. هتل کنار خیابان اصلی کرابی بود. فروشگاه و رستورانهای بسیاری بود.

ادامه روز اول سفر به کرابی:

لازم بود ناهار را بخوریم و بعد از استراحت شروع به گشت و گذار در خیابان کردی. آب و هوا گرم و مرطوب بود. اما عصرهنگام هوا بهتر شد. باد خنکی شروع به وزیدن کرد.

از باجه هایی که تور شهری می فروختند، تور جزیره جیمزباند را خریدیم . قرار شد فردا صبح ساعت ۸:۳۰ با قایق سنتی برویم.

 

روز دوم سفر در کرابی :

ساعت ۸:۳۰ ون به دنبال ما آمد . حدود یکساعت و نیم در راه بودیم تا به اسکله مورد نظر رسیدیم. ابتدا به دهکده شناور رفتیم. در دهکده ، حتی یک مسجد هم بود . نیم ساعت زمان داشتیم تا دهکده را بگردیم . بعد از آن به دیدن جزیره جیمز باند رفتیم و برای صرف ناهار به سمت دهکده شناور به راه افتادیم.

برای ناهار ، برنج و مرغ و ماهی و سبزیجات و نوی سوپ دادند. البته که بسیار چسبید. پس از کمی استراحت ، به طرف اسکله به راه افتادیم.

ادامه تور یک روزه جزیره جیمز باند :

در مسیر برگشت ، از معبد کوچک بودای آرمیده دیدن کردیم . بعد از آن به غار میمون ها رفتیم. سپس آبشار زیبای کوچکی را هم تماشا کردیم.

ساعت ۱۷:۰۰ به هتل بازگشتیم. بد نبود کمی ماساژ پا را امتحان کنیم.  

 

 ناهارمان شامل برنج , مرغ , ماهی , سبزیجات و سوپ می شد و بسیار خوشمزه بود. پس از سرو ناهار و کمی استراحت سوار قایق شده و به طرف اسکله حرکت کردیم. در مسیر برگشتمان نیز از معبد بودای خوابیده و غار میمون ها دیدن کردیم. برنامه تفریحی مان با بازدید از آبشاری کوچک به پایان رسید.

برای فردایمان ، تور جزایر فی فی را رزرو کردیم. سیمکارتی تهیه کردیم که تا یک هفته اینترنت داشت.

روز سوم سفر در کرابی :

مثل دیروز ساعت ۸:۳۰ ون به دنبال ما آمد. به ساحل که رسیدیم در حدود ده دقیقه زمان برد. سوار قایق شدیم و به سمت جزیره پدا به راه افتادیم.

شنا کردن در آبهای فوق شفاف جزیره بسیار لذت بخش بود. بیست دقیقه به شنا کردن پرداختیم و پس از چند دقیقه سوار قایق شدیم. مناظری را دیدیم که بهیچ عنوان نمی توان نوشت .

پس از گذشت نیم ساعت به جزیره مایا بی رسیدیم. ساحل آن تماما شن های سفید و بسیار نرم داشت. بی نظیر بود . در همین حد می توان آن را توصیف کنم. نیم ساعتی را در جزیره گشت زدیم.

جزیره فی فی و ادامه گشت :

به سمت جزیره فی فی به راه افتادیم . برای ناهار به دهکده تون سای رسیدیم. پس از ناهار به سمت جزیره میمون ها به راه افتادیم. ماهی های رنگارنگ در آبهای زلال پدیده عجیبی بود. برنامه اسنورکینگ را در جزیره های دریای آندامان ادامه دادیم. ساعت ۱۷ به هتل بازگشتیم. شب هنگام در ساحل پیاده روی کردیم و شام خوردیم.

 

روز چهارم سفر در کرابی :

صبح را در دریا شنا کردیم. عصر در خیابان های کرابی گشت و گذار کردیم. از فروشگاه ها خرید کردیم. مردمان جزیره ، بسیار خوش رو و دوست داشتنی هستند.

روز پنجم سفر در کرابی :

تصمیم گرفتیم امروز انواع ماساژها را امتحان کنیم. ماساژ با روغن ، ماساژ با سنگ داغ و … خستگی ها در رفت.

برای تور بازار آخر هفته ، اقدام کردیم. از ساعت ۱۸ تا ۲۰ بازار برقرار بود. فاصله تا هتل ما ۳۰ دقیقه بود. خرید کردیم و از سر شب دلتنگ رفتن از کرابی داشتیم.

روز ششم سفر عزیمت به سمت بانکوک :

صبح زود از خواب برخاستیم. صبحانه را میل کردیم و به سمت فرودگاه به راه افتادیم. ساعت ۱۰:۱۰ پرواز ما به سمت بانکوک انجام می پذیرفت. یک ساعت و نیم بعد در بانکوک به زمین نشستیم. به هتلمان ترانسفر شدیم. هتل ، بسیار هتل خوبی بود. در اطراف هتل ، کلی رستوران و فروشگاه وجود داشت.

ناهار را در یکی از مراکز خرید نزدیک هتل صرف کردیم. عصر هنگام به مرکز خرید معروف ام بی کی رفتیم. فقط کافی بود یک ربع پیاده روی کنیم. فروشگاه ها تا ساعت ۲۰:۳۰ باز بودند . نسبت به کرابی زودتر تعطیل می شدند.

ایستگاه bts نزدیک به هتلمان بود. وقتی دیدیم فروشگاه ها بستند. تصمیم گرفتیم bts  را امتحان کنیم. امتحان جالبی بود. باید ایستگاه را مشخص می کردیم تا مبلغ بلیت مشخص شود. بالاخره با این ریسک به ایستگاه Victory Monument رسیدیم و به هتل برگشتیم.

 

روز هفتم سفر در بانکوک :

یکشنبه ها بازار بزرگ چاچوتاک برگزار می گردد. و امروز یکشنبه است. به بازار رفتیم . یعنی تاکسی گرفتیم. همه چیز در این بازار پیدا می شود. تا ساعت ۱۶:۰۰ در بازار گشت زدیم. اما بازار بسیار بزرگ تر از این حرفها بود که تمامش را بگردیم. رستورانی ایرانی پیدا کردیم . نام آن ، رستوران نور بود. در منطقه پتونم قرار داشت. غذاها بسیار عالی بود. انصافا خاطرات خوشی برایمان رقم زد.

عصر هنگام به fashion mall رفتیم. یک ساعتی را در خیابان خائوسان گشت زدیم و نهایتا برای ماساژ اقدام کردیم. خستگیمان در رفت.

روز هشتم سفر در بانکوک :

امروز برای بازدید از کاخ پادشاه بسیار مناسب بود. به گرند پالاس رفتیم. می بایست برای ورود ، دامن یا شلوار بلند پوشید . لباسها باید جوری باشد که بازوها معلوم نباشد. اگر لباسمان مناسب نباشد، فروشگاههایی هستند که لباس های مناسب را باقیمت مناسب میفروشند.

در گرند پالاس ، ساختمان اداری ، معبد زمردین بودا و اقامتگاه سلطنتی وجود دارد. برای ورود به کاخ باید مبلغی را بپردازیم. ورودیه برای دیدن وات پرا کائو، ساختمان جواهرآلات و سکه های دربار تایلند و موزه منسوجات شاه بانو سیرکیت است. بازدید از کاخ سه ساعت زمان برد.

می خواستیم به معبد بودای آرمیده که در نزدیکی کاخ سلطنتی بود برویم. می خواستیم ببینیم واقعا هزار بودا در این معبد هست یا خیر؟ یک ساعت از معبد دیدن کردیم و به هتل بازگشتیم.

عصر روز هشتم در بانکوک :

به بازار پراتونم رفتیم. اینجا قدیمیترین بازار بانکوک است. همه چیز در این بازار وجود دارد. درست است که فروشگاه ها ساعت ۲۱:۰۰ می بندند. اما بازارهای شبانه برقرار می شوند که بهترین هستند. تا نیمه شب هم باز است.

روز نهم سفر در بانکوک :

امروز را بیشتر استراحت کردیم. کمی آب تنی کردیم . دوباره به رستوران نور رفتیم. به فشن مال رفتیم و تور کشتی کروز را رزرو کردیم.

ساعت ۱۸:۰۰ ون به دنبال ما آمد. به اسکله ریور سیتی بعد از چهل دقیقه رسیدیم. قیمت در ریور سیتی بالاتر بود. اما برای گشتزنی بسیار جذاب بود. به کشتی رسیدیم و سوار شدیم . از بین غذای هندی و بین المللی غذای بین المللی را انتخاب کردیم. کشتی دارای دو طبقه بود. طبقه پایین در اختیار هندوستانی ها بود. روی عرشه ملیت های مختلف جمع شده بودند. مناظر بسیار زیبا و چشم نواز بود. ساعت ۲۱:۳۰ کشتی پهلو گرفت و با ون به هتل بازگشتیم.

 

روز دهم سفر در بانکوک :

روز گذشته تور یک روزه را رزرو کرده بودیم. ساعت هفت صبح ون به دنبال ما آمد که به سمت کاخ تابستانی برویم. یک ساعتی طول کشید تا برسیم. در قرن هجدهم این کاخ برای تفرجگاه فصل تابستان خاندان سلطنتی ساخته شد. این کاخ دچار آسیب هایی شد. نهایتا در قرن نوزدهم بازسازی شد.ما می توانستیم تنها کاخ وهات چامرون که سبک چینی دارد ببینیم. البته کاخ دیگری که به سبگ تایلندی ساخته شده بود را می توانستیم ببینیم. یک ساعت زمان برد تا کاخ را دیدیم.

سپس به سمت آیوتایا به راه افتادیم. این شهر در سال ۱۳۵۰ میلادی ساخته شد. چهارصد و پانزده سال پایتخت تایلند بود. پس از نیم ساعت به معبد بودای آرمیده رسیدیم. این چه حکمتی است که بودا در تایلند همیشه دراز کشیده است؟! به فیل سواری پرداخیتم و به سمت بانکوک به راه افتادیم.

ادامه روز دهم سفر در بانکوک :

ناهار را در رستورانی در بین راه صرف کردیم. ساعت ۱۵:۳۰ به هتل رسیدیم/ عصر هنگام به مرکز خرید سیام پاراگون رفتیم و تا زمانی که شب شد در مرکز خرید گشت زدیم.

 

امشب شب آخر سفر ماست. دوباره رفتیم که ماساژ داشته باشیم. به هتل بازگشتیم و وسایلمان را جمع کردیم. دلمان برای این کشور زیبا و مردمانش تنگ می شود.

روز یازدهم سفر و بازگشت:

ده و نیم صبح آماده شدیم تا به فرودگاه برسیم. نیم ساعت بعد در فرودگاه بودیم. به سمت گیت رفتیم و یک ساعت بعد ، چمدان را تحویل دادیم . ناهار را در فرودگاه خوردیم و ساعت ۱۵:۰۰ سوار هواپیما شدیم. هفت ساعت بعد در فرودگاه امام خمینی به زمین نشستیم.

در پایان ، چیزهایی را باید برای شما بگویم:

حتما یک بار را به تایلند سفر کنید. حتما حتما به سواحل دریای آندامان بروید. اگر سواحل دریای آندامان را نبینید ، انگار که اصلا به تایلند نرفته اید.

عشق خریدها ، به تایلند بروید. بهشت کیف و کتونی و لباس مناسب است. ایاب و ذهاب ارزان قیمت است. همه چیز می توانید پیدا کنید.

تایلندی ها با توریست ها بسیار خوش برخورد و شاد هستند.

دنبال تخفیف نباشید. قیمت ها واضح و مشخص است.

صرافی ها زیاد هستند. هر دفعه مقدار کمی از دلارهایتان را چنج کنید.

هر سن و سلیقه ای داشته باشید، قطعا به شما خوش می گذرد.

کارگزاری را که برای سفر انتخاب می کنید ، برای خوش گذشتن بسیار مهم است.